شتاب مارکتینگ، بزرگترین پورتال دیجیتال مارکتینگ در ایران
پورتال مشتریان / ثبت سفارش


جایگاه انسان در اسلام، با نظر به اخلاق، حقوق، فرهنگ، ارتباط های اجتماعی و ارزش ها بر پنج قسم است:

https://shetabmarketing.com/uploads/files/files/2018_10_26/14_28/image/files-2fe5efed78/blogshow-29373_1507679141.jpg

اول: شخصیت طبیعی انسان که به هیچ اصل و عقیده ای پایبند نیست و تنها از آن جهت که انسان است، مطرح می شود. این مورد را به طور قراردادی "انسان طبیعی" نام گذاری می کنیم. شخصیت انسان طبیعی در اسلام، تنها بدان جهت که"انسان" است، دارای ارزش، کرامت، حیثیت و شرف ذاتی است. او از حق حیات، کرامت و آزادی مسئولانه برخوردار است؛ اگرچه هنوز به هیچ اصل و قانونی پایبند نیست اما مخل اصل و قانون هم نیست. به طور کلی انسان در اسلام دارای کرامت ذاتی است، هرچند هیچ دین و عقیده و اصل و قانونی نداشته باشد. او تنها از آن جهت که انسان است، حق حیات دارد، تا زمانی که مخّل کرامت و حیات دیگران نباشد.

دوم: قسم دوم جایگاه انسان در اسلام آن است که انسان، از خود بیرون آمده و درباره ی زندگی، اصول و قواعدی را پذیرفته باشد؛ چه این قواعد الهی باشند چه نه. این شخصیت نسبت به قسم اول ارزش بیشتری دارد؛ او برای حیات بقیه ی انسان ها ارزش قائل است و با دیگران تعاون و همیاری در زیست اجتماعی دارد. این قسم حقوقی خواهد داشت که از قسم اول بالاتر است. به طور مثال اگر در زندگی اجتماعی، بنا باشد مدیریت به کسی سپرده شود، این قسم بر قسم اول مقدم است.

سوم: انسانی که به عقاید الهی معتقد است. او به مقامی رسیده که می تواند وجود خود را در زندگی تفسیر کند و بگوید: من از کجا آمده ام؟ برای چه آمده ام؟ آفریننده ی من کیست؟ به کجا می روم؟ چنین انسانی، معنویات را به عنوان حقایق دینی در زندگی پیاده می کند و از دیدگاه اسلام نسبت به دو قسم قبل، رشد یافته تر است.

چهارم: انسانی که اسلام را پذیرفته است. اسلام دینی است که از متن دین ابراهیم برخاسته که تحریف در آن راه نیافته است. بنابراین چون تکیه گاه یک مسلمان، دینی است که در مقایسه با بقیه ادیان، دست نخورده و تحریف نشده است، جایگاه شخصیت او بالاتر است.

پنجم: انسانی که از تقوا برخوردار است؛ او از آلودگی به رذالت های فکری، روحی و اخلاقی خویشتن داری میکند، لذا شخصیت او در جایگاه والایی قرار دارد.

ممکن است کسانی ادعای اسلام کنند، اما تقوا و کرامت اکتسابی نداشته باشند؛ به اصطلاح، اسلام شناسنامه ای و جغرافیایی داشته باشند. در صورتی که در مراحل قبلی، اشخاص باتقوا و سازنده باشند، بدون شک ارزش تقوا به آن ها تعلق می گیرد، نه به مسلمان شناسنامه ای!

اسلام در خصوص حقوق بشر، حق حیات را "حق حیات شایسته" تعبیر می کند، نه فقط حق زندگی. چون پدیده ی زندگی، اعم از این است که با زجر و شکنجه همراه باشد یا حیاتی شایسته باشد. اسلام، حق حیات شایسته را برای همه ی این مراحل شخصیتی انسانی مطرح می کند.

 

منبع: کتاب تکاپوی اندیشه ها (مجموعه ای از مصاحبه ها و گفتگو های شخصیت های خارجی با علّامه محمد تقی جعفری)